امیر حسین جان امیر حسین جان15 سالگیت مبارک
کوثر جان کوثر جان ، تا این لحظه: 11 سال و 25 روز سن داره
فاطمه مهربونم فاطمه مهربونم ، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

دستت رو به من بده امیرحسین. بیا بیا...

سلام برف ... سلام

1391/9/27 14:30
نویسنده : مامانی
1,010 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام برف سلام برف ... وقتی نه نه سرما چارقد رنگی رنگی پاییز رو کنار کشید و موهای سفیدش رو افشون کرد، امیرحسین بلند بلند می گفت: سلام برف... سلام برف... و چه زیبا کودکانه برف بازی می کرد. وقتی که گوله های برف رو توی دستهاش می فشرد بازهم سردش شده بود. دلش آدم برفی می خواست ولی هنوز برف تمامی نداشت . می خواست سیر سیر برف ببیند پسرم، که روزها انتظارش را کشیده بود. آرزو می کرد عمو نوروز نی نی آرزوهایش را برایش زود زود بیاورد تا شادی اش را با او تقسیم کند. این انتظار برایم غریب و عزیز است. کاش همیشه دلت گرم گرم باشد تا سرمای کینه در آن جا خشک نکند.عروسک بهاری من.قلب

سلام برف...سلام

  اتل متل آبنبات ماچ برف اومده تو حیاط قلب  امیرحسین بازی کن ماچ آروم و با احتیاط

تشریف ببرید ادامه مطلب مژه

ماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلب

مامان یخ زدم برییییییییییم خونه!!گریهگریه

مامان بسه دیگه من میرم خونه گرم بشم، شما بمون برام آدم برفی درست کن.از خود راضی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان یزدان
27 آذر 91 7:03
خوش به حالت عزیزم.جای ما هم برف بازی کن.
زهره مامان آریان
28 آذر 91 22:54
خوش به حالتون.منم برف میخوامممممممممم
خاله زینب
29 آذر 91 12:51
سلااااااااااااامم.ووووییییی خاله یخ کردم.عزیزدلم کاش الان من جات بودم.ببینم اولش خوش بحالت شده میخندی بعدش مامانی رو تنها گذاشتی کجاباعجله.هااان؟؟؟؟هاااااااااان؟؟؟فدات بشم خوشمزه
مامان سانای
2 دی 91 19:46
چه عکسای خوشگلی
گلبرگ
6 دی 91 16:04
زمستانت سفید و سلامت، مرد
مادر کوثر
13 دی 91 7:31
خیلی خوشگل نوشتین مامانی
مامان نیایش
13 دی 91 10:14
به به چه برفی چه عکس های برفی قشنگی