امیر حسین جان امیر حسین جان، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره
کوثر جان کوثر جان ، تا این لحظه: 11 سال و 24 روز سن داره
فاطمه مهربونم فاطمه مهربونم ، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

دستت رو به من بده امیرحسین. بیا بیا...

خاطرات جا مانده...

1392/2/4 21:17
نویسنده : مامانی
1,164 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم، امیرحسین

گاهی وقت ها مادری می شوم فراموش کار... یادم می رود خاطرات قشنگ... توی دفتر نوشته بودم تا... ولی یادم رفته اون دفتر کجاست؟؟!!نیشخندآخ

روز دوم فروردین مرند بودیم امیرحسین با باباش رفته بودند پارک.قلب

چهارم  فروردین بود ما زود برگشتیم خوابگاه. هیچ بچه ای توی حیاط نبود، امیرحسین دلش گرفته بود ... از من خواست تا براش فرفره درست کنم. تا ببریم حیاط... با هم فرفرک هاشو بردیم حیاط... بازی می کرد تنهایی. کمی فوتبال بازی کردیم... من و امیرحسین... بعد چوبی رو از زمین برداشت و سوارش شد می رفت پایین و برمی گشت. کارگری که بالای ساختمان ارتش کار می کرد حالش بد شده بود و ... صداش همه جا پیچیده بود و ما خسته تر از قبل و بی حال برگشتیم. خدایا یعنی کی تموم میشه این همه تنهایی...گریه

فدات بشم چه ژستی هم گرفته.

شب تولد زهرای عمه بود...عمه زنگ زده بود و در مورد کیک درست کردن سوالی می پرسید، امیرحسین به زور ازم می خواست براش کیک درست کنم. تا براش تولد بگیرم. شمع ها رو از قبل برای تولدش از مراغه گرفته بود. خرسی صورتی روی کیک رو هم برای نی نی اش گذاشته که شمعی روش نیست. تولدت مبارک عزیزم. زهرا جان تولد شما هم مبارک زن دایی.تشویق تشویق

  

این هم حوله حمومی که برات عیدی گرفته بودیم... قربونش برم چقدرم بهت میاد گل پسرم.قلب

عکس های سیزده بدر... مژه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

الی مامی آراد
5 اردیبهشت 92 8:26
این همه عکس تو یه پست حسابی کیف کردم



سلام.ممنون خانومم.
الیما
7 اردیبهشت 92 13:44
امیر مادر تا همیشه تولدت مبارک آقااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
مامان یزدان
9 اردیبهشت 92 9:30
مامان نیایش
13 اردیبهشت 92 9:07