دخترم یک ماهگیت مبارک.
دخترم واقعا فرشته است، با نگاه نازش دلبری می کند، خنده های توی خوابش، قند توی دلم آب می کند. دلم می خواهد هر روز، عطر بهشت را از تنش بو کنم. این معصوم کوچک، هنوز نیامده دل بابا را برده است... آن وقت است که من مادری می شوم حسود... خنده های قاه قاه بابا وقتی که کوثرم توی خواب می خندد، ذوقی که می کند... انگار اولین بارش است که صاحب کودکی شده است.
من چقدر بزرگ شده ام. وقتی حمام می برمش، وقتی شیرش می دهم، لباسش را عوض می کنم... وقتی نگاهش می کنم ونوازشش می کنم... هنوز باورم نمی شود. نگاهم به آینه که می افتد، دستم را به صورتم می کشم، خدااای من این منم؟؟!! وقتی امیرحسین مامان صدایم می کند، هنوز باورم نشده... این منم؟؟!! مرا صدا می کند؟؟؟!!! وقتی دخترم کوثر چنگ می زند به لباسم و با گریه تقلا می کند که شیرش را بخورد، با لبخندی که بر لبانم می نشیند باز باورم نمی شود، این منم؟؟!!! چقدر زود دیر می شود... .
وقتی که یک ماه پیش کوثرم به دنیا آمد، نگاهم منتظر بود تا کودکی را که ماه ها انتظار دیدنش را داشتم به بغل بگیرم و بویش کنم.... و آن وقت پر از احساس شوم. وقتی پرستار بچه را به من داد تا شیرش بدهم ... وقتی نگاهش کردم هیچ احساس مادرانه ای پیدا نکردم. من دخترم را وقتی که دنیا آمد برای لحظه ای از دور دیده بودم... ولی نگاهش اصلا با من مهربان نبود... دور سرش قرمز شده بود. چقدر من شوکه بودم... و پرستار بد اخلاق. از من می خواست شیرش بدهم. ولی من نگاه آشنایی نمی دیدم. هیچ محبتی در من نبود. حتی یک ذره . با اکراه بغلش کردم و به زور شیرش می دادم. صورتم سرخ شده بود و از اینکه هیچ احساسی نداشتم گریه ام گرفته بود. این اصلا شبیه نگاه مهربان دخترم نبود... گفتم ، آخه اینطوری نبود؟؟!!! باز بداخلاق تر... یعنی تو بچه ات رو می شناسی... با حالت تمسخر خندید. نگاه همه مسخره بود. این زن ... دلم قبولش نمی کرد. این با احساس من فرق داشت من با اون زندگی کرده بودم. دنبال نشانه بودم... اوه اسمش؟؟؟ چسبی که یه دستش بود را برگرداندم.... بله!!! احساس من دروغ نگفته بود... این بچه مادرش کس دیگه ای بود. پرستاراز اینکه سینه ام را از دهان بچه کشیده بودم دعوایم می کرد... آن وقت یواش بی آنکه چیزی بگوید، بچه رو گرفت و زود دور شد... وقتی کوثرم رو آورد، انگار گمشده ام رو پیدا کرده بودم ... با اینکه کودکم رو بغل کرده بودم اما شوکه بودم... من به احساس مادرانه ایمان آوردم.
دخترم، مهربان کوثرم
یک ماهه شدنت مبارک عزیزم.